یا ابالفضل

خلاصه ای از زندگی امام باقر(ع)

كتاب: سيره معصومان، ج 5، ص 13

نويسنده: سيد محسن امين

ترجمه: على حجتى كرمانى

امام محمد باقر (ع) در روز جمعه يا دوشنبه يا سه شنبه غره ماه رجب يا سوم ماه صفر سال 57 هجرى يا به روايتى ديگر سال 56 هجرى، در مدينه به دنيا آمد و در روز دوشنبه هفتم ذى حجه يا ربيع الاول و يا ربيع الاخر سال 114 هجرى، در همان شهر بدرود حيات گفت. بنابراين، آن حضرت 57 سال در اين جهان زيست. از اين مدت چهار سال با جدش امام حسين (ع) و پس از وى 35 سال با پدرش زندگى كرد و هيجده سال بقيه عمرش را به تنهايى به سر برد. بنابر روايتى كه در كافى از قول امام صادق (ع) نقل شده است، وى 19 سال و دو ماه بيش از پدرش زيسته است و در همين دوران، مامت‏شيعيان را عهده‏دار بوده است. امام باقر (ع) در مدت امامت‏خود چند صباحى از خلافت وليد بن عبد الملك و نيز خلافت‏سليمان بن عبد الملك و عمر بن عبد العزيز و يزيد بن عبد الملك را درك كرد و سرانجام در روزگار خلافت هشام بن عبد الملك وفات يافت. در كتاب اعلام الورى نيز همين قول آمده كه با آنچه بعدا خواهيم گفت، صحيح مى‏نمايد. ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است:

آن حضرت در سال 114 هجرى، در سن 57 سالگى زندگى را به درود گفته كه از اين مدت سه يا چهار سال را در جوار جد بزرگوارش امام حسين (ع) و 34 سال و ده ماه يا 39 سال با پدرش و 19 يا مطابق قول ديگر 18 سال پس از پدرش زيسته است كه همين مدت دوره امامت آن حضرت محسوب مى‏شود. امام باقر (ع) در طول سالهايى كه مامت‏شيعيان را عهده‏دار بود، دوران خلافت وليد بن يزيد و سليمان و عمر بن عبد العزيز و يزيد بن عبد الملك و برادرش، هشام، و وليد بن يزيد و برادرش. ابراهيم، را درك كرد و در اوايل خلافت ابراهيم، رحلت‏يافت. ابو جعفر بن بابويه گويد كه ابراهيم بن وليد بن يزيد، امام باقر (ع) را مسموم ساخت. در دو نسخه‏اى كه از اين كتاب در دسترس بود همين مطلب به چشم مى‏خورد. ولى در اين گفته از جانب ابن شهر آشوب يا نساخ و يا هر دو سهوى رخ داده كه از ديد آگاهان پوشيده نيست. چون در ميان خلفاى ياد شده تنها يك تن به نام وليد بن يزيد وجود داشته و اين همان كسى است كه نامش در آخر عبارت ذكر شده. و نام درست كسى كه در آغاز وايت‏به او اشاره شده وليد بن عبد الملك است كه وليد بن يزيد الخ نام، درست آن وليد بن يزيد بن عبد الملك و يزيد بن وليد بن عبد الملك و ابراهيم و برادرش مى‏باشد. علاوه بر اين هشام در سال 125 هجرى، وفات يافت و پس از او ابراهيم به خلافت رسيد كه او هم در سال 127 هجرى، كشته شد و اگر امام باقر (ع) در سال 114 هجرى، وفات يافته باشد، چنان كه ابن شهر آشوب نيز همين سخن را مى‏گويد، مى‏توان به آسانى پى برد كه وفات آن حضرت در زمان خلافت هشام روى داده است نه ابراهيم.

در كتاب كشف الغمة آمده است: محمد بن عمرو مى‏گويد، بنابر روايتى كه در دست ما است آن حضرت در سال 117 هجرى، وفات يافت و ديگران تاريخ رحلت آن حضرت را در سال 118 هجرى، ذكر كرده‏اند.

امام باقر (ع) در قبرستان بقيع و در كنار آرامگاه على بن حسين، پدرش، و حسن بن على عموى بزرگوارش، به خاك سپرده شده است.

مادر آن حضرت

مادر آن حضرت، فاطمه دختر حسن بن على بود كه با كنيه ام عبد الله و بنابر قول ديگر، ام الحسن خوانده شده است. بنابراين امام باقر (ع) از سلاله پدر و مادرى هاشمى علوى و فاطمى به شمار مى‏آيد. بدين جهت او نخستين كسى است كه از نسل امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به دنيا آمده است.

كنيه آن حضرت

كنيه وى را بعضى ابو جعفر و برخى ابو جعفر اول خوانده‏اند.

لقب امام

آن حضرت القاب بسيارى داشت كه از آن ميان لقب‏«باقر يا باقر العلم‏»از همه مشهورتر است.

چرا آن حضرت را باقر لقب داده بودند؟

در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدين لقب مى‏خواندند زيرا علوم را مى‏شكافت و باز مى‏كرد. در صحاح آمده است: «تبقر، يعنى توسع در علم‏». و در قاموس گفته شده است: محمد بن على بن حسين را باقر مى‏خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر مى‏خواندند چرا كه علم را مى‏شكافت و به اصل آن پى مى‏برد و فروع علم را از آن استنباط مى‏كرد و دامنه علوم را مى‏شكافت و وسعت مى‏داد. ابن حجر در صواعق مى‏نويسد: «او را باقر مى‏خواندند و اين كلمه از«بقر الارض‏»اخذ شده است، يعنى آنكه زمين را مى‏شكافد و مكنونات آن را آشكار مى‏كند. زيرا او نيز گنجينه‏هاى نهانى معارف و حقايق احكام و حكمتها و لطايف را كه جز از ديد كوته نظران و ناپاكان پنهان نبود، آشكار مى‏كرد. »از اين رو درباره وى گفته مى‏شد كه آن حضرت شكافنده علم و جامع آن و نيز آشكار كننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذكرة الخواص نيز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زيرا در اثر سجده‏هاى فراوان، پيشانى‏اش شكاف برداشته بود. برخى هم گويند چون آن حضرت از دانش بسيار برخوردار بود او را باقر مى‏خواندند. آنگاه به نقل سخن جوهرى در صحاح مى‏پردازد.

شيخ صدوق در علل الشرايع به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از حابر جعفى پرسيدم چرا به امام پنجم، باقر مى‏گفتند؟گفت: «چون علم را مى‏شكافت و اسرار آن را آشكار مى‏كرد». در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته‏اند براى هيچ يك از فرزندان حسن و حسين (ع) اين اندازه از علوم، از قبيل تفسير و كلام و فتوا و احكام و حلال و حرام فراهم نشد كه براى امام باقر (ع) . محمد بن مسلم نقل كرده است كه از آن حضرت سى هزار حديث پرسش كردم.

نقش انگشترى امام باقر (ع)

شيخ صدوق در كتابهاى عيون اخبار الرضا و امالى از قول امام رضا (ع) نقل كرده است كه فرمود: «نقش انگشترى امام حسين (ع) «ان الله بالغ امره‏»بود و على بن حسين (ع) انگشترى پدر خود را به دست مى‏كرد. محمد بن على نيز همان انگشترى امام حسين (ع) را خاتم قرار مى‏داد. اما در فصول المهمه آمده است كه نقش انگشترى آن حضرت‏«رب لا تذرنى فردا بود»نويسنده اين كتاب[فصول المهمه]همچنين اضافه كرده است: ثعلبى در تفسير خود نوشته است‏بر روى انگشترى امام باقر (ع) اين كلمات نقش بسته بود:

ظنى بالله حسن

و بالنبى الموتمن

و بالوصى ذى المنن

و بالحسين و الحسن‏»

شيخ صدوق نيز مانند اين روايت را در كتاب عيون اخبار الرضا از پدرش از امام صادق (ع) نقل كرده است. شيخ طوسى در تهذيب از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: نقش انگشترى پدرم اين عبارت بود: «العزة لله جميعا». در كتاب حلية الاوليا نيز از امام صادق (ع) روايت‏شده كه فرمود: نقش انگشترى پدرم‏«القوة لله جميعا»بود. در كتاب كافى از يونس بن ظبيان و حفض بن غياث نقل شده است كه بر روى انگشترى ابو جعفر محمد بن على (ع) كه بهترين كس از سلاله آل محمد (ص) بود، عبارت‏«العزة لله‏»نقش بسته بود. در كتاب مكارم الاخلاق از كتاب العباس از امام صادق (ع) روايت‏شده كه فرمود: «نقش انگشترى ابو جعفر (باقر (ع) ) «العزة لله‏»بود»البته بعيد نيست كه آن حضرت چندين انگشترى داشته كه بر روى هر يك عبارتى متفاوت از ديگرى حك شده بوده است.

شاعر آن حضرت، كثير عزه و كميت و برادرش ورد، و سيد حميرى بوده‏اند. دربان آن حضرت نيز جابر جعفى نام داشته است.

خلفاى معاصر با امام باقر (ع)

در زمان امام باقر (ع) وليد بن عبد الملك و سليمان بن عبد الملك و عمر بن عبد العزيز و يزيد بن عبد الملك و هشام بن عبد الملك خلافت داشته‏اند. برخى هم نامهاى وليد بن يزيد بن عبد الملك و يزيد بن وليد بن عبد الملك و ابراهيم بن وليد بن عبد الملك را بر تعداد فوق افزوده‏اند.

فرزندان امام باقر (ع)

شيخ مفيد در ارشاد مى‏نويسد: امام باقر (ع) هفت فرزند داشت. ابو عبد الله جعفر بن محمد، [فرزند بزرگ ايشان]، كنيه امام باقر (ع) را به همين علت ابو جعفر مى‏گفتند. فرزند ديگرش عبد الله نام داشت كه مادر اين دو ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابو بكر بود. دو فرزند ديگر آن حضرت ابراهيم و عبيد الله نام داشتند كه از مادرى به نام ام حكيم، دختر اسد بن مغيره ثقفى زاده شدند. از اين دو پسر نسلى به وجود نيامده. على و زينب دو فرزند ديگر آن حضرت بودند كه از مادرى كنيز به دنيا آمده‏اند. ام سلمه هم فرزند ديگر امام بود كه او هم از مادرى كنيز متولد شده بود. برخى گفته‏اند: زينب همان ام سلمه بوده است. در كتاب اعلام الورى نيز همين قول آمده است. ابن شهر آشوب در كتاب مناقب، اولاد امام باقر (ع) ، را هفت تن دانسته و آنها را مانند شيخ مفيد برشمرده است مگر با اين تفاوت كه عبد الله افطح را نيز جزو فرزندان امام باقر (ع) محسوب كرده و گفته است: به جز فرزندان امام صادق (ع) ، اولاد امام باقر (ع) همگى از دنيا رفتند و نسلى از پس خود به يادگار نگذاشتند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, توسط عباس اله داد